کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



مدح امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ( مستند به آیات و روایات وارده در شأن حضرت)

شاعر : ناصر زارعی     نوع شعر : مدح     وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن     قالب شعر : قصیده    

ای قلم امشب بپا خیز و بگو مولا علی‌ست            یاریم کن تا بگویم «عُرْوَةِ الْوُثْقى» علی‌ست۱

سیصد و چند آیه از قرآن به نقل از مصطفی۲            در مقام و مدح و شأن حضرت مولا علی‌ست


معـنی قرآن که نه او روح قـرآن باشد و            رکن ایمان، جان یاسین، ماه او ادنی علی‌ست۳

او بود قرآن ناطق، «مَهْبِطَ الْوَحْيِ» خدا۴            حافظ اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى‏» علی‌ست ۵

در نمازش تا که بخشد بر گدا انگشترش            آیه نازل شد امام و رهبر دنیا علی‌ست۶

دین ما با نعمت نصب عـلی کاملشود۷            آنکه کرده با وجودش دین حق احیا علی‌ست

او«أَشِـدّاءُ عَـلَى الكُفّار» در جنگ عدو۸            در عوض بهر یتیمان مهربان بابا علی‌ست

او بود منظور حق از «عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»۹            چون بود خُزّان علم حق که بی همتا علی‌ست۱۰

ز امر حق باید تمسک جست بر حبل المتین            مصطفی فرمود: حبل اله برای ما علی‌ست۱۱

گفت پیغمبر به شرح «نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْت» رب۱۲             آن امامِ گفته در این آیه سرتا پا علی‌ست

او که «مَن یَشْرِی نَفْسَه» در شب هجرت کند۱۳            بی گمان مصداق« جَنْبُ الله » مولانا علی‌ست۱۴

آیۀ « خَيْـرُ الْبَـرِيَّةِ» رتبه ای از شأن او۱۵            در همه آیات قرآن، آیت کبری علی‌ست

الَّذِينَ يُنْفِقُون در روز و شب، سرّ و عیان۱۶            آنکه حق زین آیه کرده آشنا ما را علی‌ست

«عَلَّمَ القرآن» علی؛ گوید: سَلُونِی قَبْلَ‏ أَنْ...۱۷            فاش گویم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علی‌ست۱۸

مُنْتَهَى الْحِلْم والکرم، او باب ایمان، رکن دین۱۹            پیشتاز « اَلّذِينَ جاهَـدُوا فـينا» علی‌ست۲۰

او بود آن نعمت و عهدی که رب پرسد از آن۲۱            در دو عالم «كَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا» علی‌ست۲۲

زادگاهش کعبه شد تا حق بگوید بر همه            کعبه یک سنگ نشان و قبلۀ اعلا علی‌ست

حُبّ او « تَنْهى‏ عَنِ الْفَـحْشاءِ وَ الْمُـنْكَر» کند۲۳            در نماز قرب حق، ذکرش سراسر یا علی‌ست

یا علی تلخـیص و تجمیع هـمه اسماء رب            چونکه بی شک «مَظهَرِ اسمَائِکَ الحُسنی» علی‌ست۲۴

حرف پیغمبر همان حرف خدا باشد که گفت۲۵            هم علی با حق بود هم حق بود هرجا علی‌ست۲۶

آدم و نوح و خلیل و حضرت موسی همه۲۷            ملجاء و امیدشان در حل مشکل ها علی‌ست

گفت پیغمبر منم منذر ولی هادی علی‌ست۲۸            طبق این آیه هدایت را فقـط معنا علی‌ست

قول او حق، فعل او خیر، امر او رشد بشر۲۹            روح کعبه، اصل زمزم، مروه و مسعی علی‌ست

در نـمازش تـیر را از پا برون آورده اند            در تکلم با خدا هم غرق و هم شیدا علی‌ست۳۰

در اُحـد جـبـریـل بـا امــر الـهـی زد نـدا            با خبر باشید یاران لا فتی الا...، علی‌ست۳۱

گفت پیغمبر قَسِیمُ النَّارِ وَ الجَنَّةِ علی‌ست۳۲            «مَعْدِنَ الرَّحْمَه» علی«وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنَى»علی‌ست۳۳

ضربتش در خندق افضل از عبادات همه۳۴            همچو احمد یار مومن، قاتل اعدا علی‌ست۳۵

من نمی گـویم نـبی فـرمـوده با امـر خـدا            شهر علم اله منم، بابش یقین تنها علی‌ست۳۶

هل اتی و عصر و اسری ذره ای از مدح او۳۷            مرشد جبریل و جان حضرت طاهاعلی‌ست۳۸

هرچه کافر همچو مرحب سرنگون با تیغ او            فاتح خـیـبر، یداله، شافع عقـبی علی‌ست

فتح خیبر، فتح سنگ و چوب، فتح قلعه بود            شکر حق با تیغ ابرو فـاتح دلها علی‌ست

شکـر حـق که نـوکـر آل پیـمـبر گشته ام            آنکه کرده حکم این منصب مرا امضا علی‌ست

با تو هر چیزی شروع و با تو حق پایان دهد            «وَ بِکُم یَختِم» دلیلم «عَلَّمَ الاَسما» علی‌ست۳۹

این همه گفتم ز شأنش ذره ای از بحر بود            این شود حُسن ختامم همسر زهرا علی‌ست

«سائلا» کلبش نه، بلکه پیرو راهش بشو            چونکه این میزان عیار سنجش آقا علی‌ست

: امتیاز
نقد و بررسی

۱ـ عروة؛ در لغت به معنای دستگیره و «وثقی» به معنای محکم و قابل اطمینان است. پس عُرْوَةِ الْوُثْقى یعنی دستگیر مطمئن. و طبق روایات وارده امیرالمؤمنین بهترین و بالاترین عروة الوثقی است. لذا پیامبر در تفسیر ایه واعتصمو بحبل الله ... به مردم سفارش می‌کند به علی علیه‌السلام  متوسل شوند. این کلمه در قرآن مجید دو بار استعمال شده است: یکی در آیه ۲۵۶ سوره مبارکه بقره که می‌فرماید: « لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛ در دین، اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر این، کسى که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست.

۲ـ آیات بسیاری در شأن امیرالمؤمنین علیه‌السلام  نازل شده است که در کتب تفاسیر شیعه و اهل سنت وارد است و در اینجا فقط به چندین مورد اعتراف علمای اهل سنت که مستند به روایتی از ابن عباس است اشاره می‌شود. سيوطي از بزرگترين علماي تاريخ اهل سنت می‌نويسد : قال ابن عباس: نزلت في علي أكثر من ثلاثمائة آية في مدحه بيش از سيصد آيه از قرآن كريم، در ستايش از علي علیه‌السلام  نازل شده است تاريخ الخلفاء ، ص ۱۷۲، و السيرة النبويّة ، زيني دحلان بهامش السيرة الحلبيّة، ج۲ ، ص۱۱ و الصواعق المحرقة ، ص ۱۲۵ط . المحمديّة و ۷۶ط. الميمنة بمصر ابن عساكر، از علماي بزرگ اهل سنت نیز در تاريخ دمشق مي‌نويسد: عن ابن عباس، قال: نزلت في عليّ ثلاثمائة آية ابن عباس می‌گويد: ۳۰۰ آيه از قرآن كريم در باره علي علیه‌السلام نازل شده است تاريخ مدينة دمشق ، ج ۴۲، ص۳۶۴، تاريخ الخلفاء سيوطي، ص۱۷۱ - الصواعق المحرقه ابن حجر مکي، ص۱۹۶ این روایات گاه مستقیم از ابن عباس و گاه از ابن عباس به نقل از پیامبر ذکر شده و حتي بسياري از علمای اهل سنت نقل كرده‌‌اند كه يك چهارم قرآن در حق اميرالمؤمنين علي بن أبي طالب علیه‌السلام نازل شده است .به عنوان مثال حاكم حسكاني از بزرگان اهل سنت مي‌نويسد: عن الاصبغ بن نباتة، عن على قال: نزل القرآن أربعة أرباع: ربع فينا، وربع في عدونا، وربع حلال وحرام وربع فرائض وأحكام ولنا كرائم القران .شواهد التنزيل، ج ۱، ص۵۹ و ص۶۲ و تاريخ اليعقوبي ، ج ۲، ص۱۳۶ و ينابيع المودة ، ج ۱،‌ ص۳۷۷

۳ـ اشاره به آیه ۶۱ سوره آل عمران « مَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ. هر كس پس از اين آگاهى كه به تو رسيده در باره او [عيسى علیه‌السلام] با تو جدال كند، بگو: بياييد پسران و زنان و نفس [جان] خود را به مباهله بخوانيم و نفرين خدا را بر دروغگويان قرار بدهيم » مفسرین شیعه و اهل سنت نقل کرده اند که پیامبر برای مباهله همراه با حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین و حضرت علی رفتند و ... پس حضرت زهرا نساءنا می باشد، امام حسن و امام حسین هم ابناءنا می باشند و حضرت علی همان انفسنا هست که در این آیه خداوند به آن اشاره کرده است. التفسير الكبير ج ۸ ص ۷۱ المستدرك، ج ۳ ص ۱۱۷، تفسیر نمونه ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران همچنین در عبارت ماه او ادنی اشاره به آیه ۸ و ۹ این سوره نجم و معراج پیامبر دارد: ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنی‌ یعنی سپس نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شد. تا آن‌که فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود. از‌این‌رو مقام او ادنی همان مقام و مرتبه احدیت است. در این شعر منظور نزدیکی و یا همراهی علی با پیامبرصَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ است. اهل معرفت تقریباً اتفاق نظر دارند که منظور از «قاب قوسین» مرتبه واحدیت است و منظور از «او ادنی» مرتبه احدیت است. چنان‌که صدرالمتألهین می‌گوید: «تعین اول همان مقام احدیت وجود است که از آن به «او ادنی» تعبیر شده است؛ کما این‌که از مقام واحدیت به مقام «قاب قوسین» تعبیر نموده‌اند صدر المتألهین، سه رسائل فلسفی، ص۱۳۶

۴ـ در جنگ صِفّين، هنگامى كه معاویه و عمرو عاص با تزوير می‌خواستند از قرآن صامت ( نوشته های قرآن) بر ضدّ قرآن ناطق و ارزش هاى قرآنى سوء استفاده كند، امام على علیه‌السلام  فرمود: أَنا القُرآنُ النّاطِقُ من قرآن ناطِق هستم. بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۱۹۹ همچنین عبارت «مَهْبِطَ الْوَحْيِ»  از فراز های اولیه زیارت جامعه کبیره است.

۵ـ اشاره به آیات اول سوری اسراء و معراج پیامبر داره که اسرار معراج پیامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در نزد امیرالمومنین علیه‌السلام است. سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى سوره اسراء آیه ۱

۶ـ اشاره به آیه ۵۵ سوره مائده که خداوند فرمود: إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات می‌دهند. پیامبر اکرم در خطبه غدیریه با خواند این آیه فرمودند: وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلیَّ بِذلِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ هِی: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ هُوَ راکِعٌ یُریدُ الله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ.  ای مردم علی بن ابیطالب علیه‌السلام همان کسی است که خدا در این آیه ولی شما کرده و نماز به پای داشته ذکوة داده است. لذا مفسرین این آیه را مختص امیرالمومنین می‌دانند. سیوطى در الدرالمنثور  ذیل این آیه از ابن عباس نقل می‌کند که على در رکوع نماز بود که سألى تقاضاى کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد. پیامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از او پرسید: چه کسى این انگشتر را به تو صدقه داد؟ اشاره به على علیه‌السلام کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است! در این هنگام آیه ((انما ولیکم الله و رسوله...)) نازل شد.الدر المنثور ج۲ ص۲۹۳.

۷ـ اشاره به آیه ۳ سوره مائده اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَرَضيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دينًا امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم، این آیه در روز عید غدیر خم و پس از معرفی امیرالمومنین به عنوان جانشین پیامبر نازل شد. فیض کاشانی در تفسیر صافی در تبیین آیه آورده است: در مجمع البیان از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده است که این آیه بعد از این که پیامبر، علی علیه‌السلام را به هنگام بازگشت از غدیرخم در روز غدیرخم، علم و رایت خلق قرار داد، نازل گردید و این آخرین واجبی بود که خداوند نازل فرمود و پس از آن واجبی نازل نگردید. تفسير الصافي، ج۲، ص۱۰

۸ـ اشاره به آیه ۲۹ سوره فتح: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ محمّد صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛

۹ـ اشاره به آیه ۴۳ سوره رعد: قُلْ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب آن‌ها كه كافر شدند مى‌گويند: «تو پيامبر نيستى»! بگو: « كه خداوند، و كسى‌ كه علم كتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست برای من كافى است، ميان من و شما گواه باشند. ثعلبی در تفسیر آیه مزبور می‌نویسد آنکه علم کتاب در نزد اوست علی بن ابیطالب علیه‌السلام است غایة المرام باب ۱۲۶ همچنین ابو سعید خدری گوید از رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ پرسیدم آنکس که علم کتاب در نزد اوست کیست؟ فرمود آنکس برادرم علی بن ابیطالب است شواهد التنزیل جلد ۱ ص ۳۰۷ شیخ سلیمان بلخی از ابن عباس نقل می‌کند که گفت آنکه علم کتاب در نزداوست علی علیه‌السلام است زیرا او به تفسیر و تأویل و ناسخ و منسوخ آن عالم بود ینابیع المودة ص ۱۰۴

۱۰ـ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ از فرازهای اولیه زیارت جامعه کبیره است و به معنای آنکه علی خزانه دار علم خداوند است و به هرآنچه علم خدا است از ظاهر و باطن و خفا دسترسی دارد.

۱۱ـ اشاره به ۱۰۳ سوره آل عمران وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا .... صاحب کتاب مناقب الفاخرة از عبد الله بن عباس روایت کرده است که ما در خدمت رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بودیم عربی آمد و عرض کرد یا رسول الله شنیدم که می‌فرمودی ِاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ حبل خدا کدام است که باو تمسک جوئیم؟رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ دست خود را بر دست علی علیه‌السلام زد و فرمود باین شخص تمسک جوئید که این حبل المتین است کفایة الخصام ص ۳۴۳

۱۲ـ اشاره به آیه ۱۲یس: إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ في‏ إِمامٍ مُبينٍ آرى ماييم كه مردگان را زنده می‌سازيم و آنچه را از پيش فرستاده‌‌اند با آثار [و اعمال]شان درج می‌كنيم و هر چيزى را در كارنامه‏ اى روشن برشمرده‌‌ايم. پیامبر اکرم در خطبه غدیریه ضمن خواندن این آیه تاکید می‌کند که علم امامت نزد علی بن ابیطالب است و او امام مبین در این آیه است. ( متن خطبه پیامبر در غدیر خم )

درباره این آیه در معانی الاخبار چنین آمده است: قَالَ: لَمَّا أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ «وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ‏» قَامَ أَبُوبَكْرٍ وَ عُمَرُ مِنْ مَجْلِسِهِمَا فَقَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ التَّوْرَاةُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْإِنْجِيلُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْقُرْآنُ قَالَ لَا قَالَ فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ علیه‌السلام فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ هُوَ هَذَا إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِي أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيهِ عِلْمَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ.( معاني الأخبار، صفحه ۹۵)  حضرت امام باقر از پدرش از قول جدش فرمودند: «هنگامى كه اين آيه «وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» نازل شد، ابو بكر و عمر برخاستند و عرض كردند: اى پيامبر، آيا منظور از آن تورات است؟ پیامبر فرمود: خیر، عرض كردند انجيل است؟ فرمود: خیر، عرض كردند: منظور قرآن است؟ فرمود: خیر، در اين حال اميرالمومنین على علیه‌السلام به سوى پيامبر آمد، هنگامى كه چشم رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ بر او افتاد فرمود: «هو هذا انه الامام الذى احصى اللَّه تبارك و تعالى فيه علم كل شى‏ء: امام مبين اين مرد است. او است امامى كه خداوند متعال علم همه چيز را در او احصاء فرموده است.»

۱۳ـ اشاره به آیه ۲۰۷ سوره بقره: وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد. و از مردم کسی هست که جان خود را می‌فروشد (بذل می‌کند) در راه بدست آوردن رضای خدا.اکثر مفسرین اهل سنت همچون ثعلبی در تفسیر خود از ابن عباس روایت می‌کنند که در شب هجرت پیغمبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ علی علیه‌السلام در رختخواب او خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید. ینابیع المودة ص ۹۲ کفایة الطالب ص ۲۳۹ تمام مفسرین شیعه نیز این آیه را در شأن حضرت علی علیه‌السلام  می‌دانند. 

۱۴ـ اشاره به آیه ۵۶ سوره زمر پیامبراکرم صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در بخشی از خطبه غدیر ضمن اشاره به این آیه می‌فرمایند: مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ العَزیزِ فَقالَ تعالی مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ الله ای مردم، همانا علی علیه‌السلام همجوار و همسایه خداوند است که در کتاب عزیزش ذکر کرده و دربارۀ ستیزندگان با او فرموده است: «ای دریغا بر آنچه دربارۀ جنب ( پیشگاه) خداوند تفریط و کوتاهی کردم.» حدیثی نیز از پیامبر نقل است که فرمودند: وَلَايَةُ عَلِيِ‏ بْنِ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ وَلَايَةُ اللَّهِ‏ وَ حُبُّهُ‏ عِبَادَةُ اللَّهِ وَ اتِّبَاعُهُ فَرِيضَةُ اللَّهِ وَ أَوْلِيَاؤُهُ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ وَ أَعْدَاؤُهُ أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ حَرْبُهُ حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُهُ سِلْمُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. امالی شیخ صدوق ص ۳۲، بحارالانوار، ج ۴۰ ص ۴

۱۵ـ اشاره به آیه ۷ سوره بینه إِن‌َّ الَّذِین‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات‌ِ أُولئِک‌َ هُم‌ خَیرُ البَرِیَّةِ در حقيقت كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌‌اند، آنان‌اند كه بهترين آفريدگانند. روايات فراوانی از مفسرین شیعه و اهل سنت نقل است كه بنابر آنها مراد از «هُم خير البريّه» على علیه‌السلام و اهل بیت او هستند. تفسیر نمونه ج۲۷ ص ۲۱۰ همچنین مقاتل بن سلیمان از ابن عباس روایت كرده است كه اين آيه در شأن حضرت علی و اهل بیتش نازل شده است. مجمع البیان ج ۱۰ ص ۵۲۴غایة المرام باب ۹۴ حدیث ۹

۱۶ـ اشاره به آیه ۲۷۴ سوره بقره اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ اَلنَّهٰارِ سِرًّا وَ عَلاٰنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاٰ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاٰ هُمْ يَحْزَنُونَ آنانكه اموال خويش را شب و روز، نهان و آشكارا، در راه خدا انفاق مى‌كنند، پاداش آنان در پيشگاه پروردگارشان است و نه بيمى دارند و نه غمگين مى‌شوند. خوارزمی و ثعلبی و مالکی و ابو نعیم و دیگران از «ابن عباس» روايت كرده‌‌اند آيه انفاق در شأن حضرت على علیه‌السلام نازل شده است و جريان اين بود كه حضرت على علیه‌السلام چهار درهم در اختيار داشت، درهمى را در شب و درهمى را در روز، درهمى را آشكار و درهمى را نهانى، در راه خدا انفاق كرد. رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ از حضرتش پرسيد: علت اينگونه انفاق چه بوده است؟ در پاسخ عرض كرد: مى‌خواستم مستوجب وعده‌اى كه خدا به انفاق‌گران داده است، قرار بگيرم. رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمود: آرى، تو هستى كه مستوجب وعدۀ الهى مى‌باشى. و آيۀ مورد بحث در شأن آن حضرت نازل شد نور الابصار ص ۷۰، الصواعق المحرقة ص ۷۸، اسد الغابة ابن اثير جزرى ج۴ ص ۲۵، اسباب النزول ص ۶۴، مناقب ابن مغازلی ص ۲۸۰، ذخائر العقبی ص ۸۸

۱۷ـ اشاره به حدیث امیر المومنین که فرمودند:  سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی، به معنای از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید نهج البلاغه خطبه ۹۳ ص ۱۳۷

۱۸ـ اشاره به آیات ۷ سوره اعلی و اشاره به علم امیرالمومنین: إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ إِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ وَمَا يَخۡفَىٰ جز آنچه خدا خواهد كه او آشكار و آنچه را كه نهان است مى‌داند 

۱۹ـ اشاره به فزازهایی از زیارت جامعه کبیره: وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَأُصُولَ الْكَرَمِ، وَأَبْوابَ الْإِيمانِ، وَأَرْكانَ الْبِلادِ،

۲۰ـ اشاره به آیه ۶۹ سوره عنکبوت: وَالَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ‏، و کسانى که در راه ما (تلاش و) جهاد کردند، راه ‏هاى (قرب به) خود را به آنان نشان خواهیم داد و همانا خداوند با نیکوکاران است. در تفسیر برهان از محمد بن العباس او بعد از سه واسطه از ابوالجارود و او از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که فرمود: این آیه درباره ما نازل گردیده است، و نیز در کتاب اختصاص تألیف شیخ مفید از امام باقر علیه‌السلام نقل شده که فرمود: این آیه درباره علی و اهل البیت نازل شده است

۲۱ـ اشاره به آیه ۸ سوره تکاثر ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیم، در حدیثی نقل شده است که یک روز «ابو حنیفه» خدمت امام صادق علیه‌السلام آمد و از معناى این آیه سوال کرد، حضرت فرمودند: ما «اهل بیت» نعیم هستیم که خداوند به سبب ما نعمت خود را بر بندگان خود ارزانى داشته است و به برکت ما، بندگان خدا الفت گرفتند بعد از آن‌که با یکدگر اختلاف داشتند و به برکت ما خداوند بین دل‌هاى آنان مهر و عطوفت و محبت را ایجاد کرد و آنان را برادر یکدیگر قرار داد و به واسطه ما، خداوند آن‌ها را به اسلام هدایت کرد؛ و اسلام نعمتى است که جاویدان است. مستدرک‏الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۴۷، بحارالأنوار، ج ۱۰، ص ۲۲۱. امام رضا علیه‌السلام نیز در حدیثی در جواب سوال «ابراهیم بن عباس صَولى» نعمتی که خدا از آن سوال خواهد کرد را محبت و نعمت علی بن ابیطالب و فرزندانش اعلام نمود. عیون‏ أخبارالرضا(ع)، ج ۲، ص ۱۲۹

۲۲ـ اشاره به آیه ۱۵ سورا احزاب و مقاومت امیرالمومنین علیه‌السلام در مقابل دشمنان وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا آنها قبل از اين با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند، و عهد الهى مورد سؤ ال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسئولند.  در جنک خیبر ابوبکر و عمر در مقابل دشمنان فرار کردند پیامبر فرمود فردا پرچم را به دست کسی ( علی بن ابیطالب ) می‌دهم که به دشمنان پشت نکرده و فرار نکند. المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۱۱، کنز العمّال متقی هندی، ج۱، ص۳۷۱

۲۳ـ اشاره به آیه ۴۵ سوره عنکبوت وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَر و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز می‌دارد،

۲۴ـ اشاره به نام های مبارک خداوند که در آیات قرآن آمده که ۹۹ اسم برتر خداوند در قرآن است و اصطلاحاً به آن اسماوک الحسنی گفته می‌شود چنانچه در اعمال شب قدر می‌خوانیم: اللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَ ما فیهِ وَ فیهِ اسْمُکَ الاْکْبَرُ وَ اَسْماؤُکَ الْحُسْنی و امیرالمومنین علیه‌السلام مظهر این اسماء الهی است چنانچه در روایت ولادت آن حضرت ندایی آسمانی در کعبه به فاطمه بنت اسد گفت نامش علی است که از اعظم اسماء من است.

۲۵ـ اشاره به آیات ۳ و۴ سوره نجم است که خداوند در مورد سخنان پیامبر می‌فرماید: وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىُ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى و هرگز از روی هواي نفس سخن نمی‌گويد سخن او هیچ چیز غیر وحی خدا نیست. پس نتیجه آنچه پیامبر در شأن و مدح علی علیه‌السلام گفته است امر الهی بوده است.

۲۶ـ پیامبر اکرم فرمودند: عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ علي با حقّ است و حق با علي هر کجا علي باشد، حق هم آن جاست. الأمالي شیخ صدوق ص ۸۹؛ الأمالي شیخ طوسی ص ۵۴۸؛ کفاية الأثر ص ۲۰؛ سنن الترمذي، ج ۵ ص ۶۳۳؛ الإمامه و السياسه، ج ۱ ص ۹۸؛ المستدرک علی الصحيحين، ج ۳ ص ۱۳۵

۲۷ـ اشاره به حدیث پبامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ که فرمود: إِنَّ آدَمَ علیه‌السلام  لَمَّا أَصَابَ الْخَطِيئَةَ كَانَتْ تَوْبَتُهُ أَنْ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمَّا غَفَرْتَ لِي فَغَفَرَهَا اللَّهُ لَهُ وَ إِنَّ نُوحاً لَمَّا رَكِبَ فِي السَّفِينَةِ وَ خَافَ الْغَرَقَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمَّا أَنْجَيْتَنِي مِنَ الْغَرَقِ فَنَجَّاهُ اللَّهُ عَنْهُ وَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ علیه‌السلام  لَمَّا أُلْقِيَ فِي النَّارِ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمَّا أَنْجَيْتَنِي مِنْهَا فَجَعَلَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ بَرْداً وَ سَلاماً وَ إِنَّ مُوسَى علیه‌السلام  لَمَّا أَلْقَى عَصَاهُ وَ أَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. چون آدم گناه كرد توبه ‏اش اين بود كه گفت خدايا تو را بحق محمد و آل محمد خواهش كنم مرا بيامرزى و خدايش آمرزيد و چون نوح سوار كشتى شد و از غرق ترسيد گفت خدايا از تو خواهم بحق محمد و آل محمد كه مرا از غرق نجات دهى و خدا او را نجات داد و چون ابراهيم را به آتش افكندند گفت خدايا بحق محمد و آل محمد مرا از آن نجات ده و خدا آن را بر او سرد و سلامت كرد و چون موسى عصا افكند و از آن ترسيد گفت خدايا از تو خواهم بحق محمد و آل محمد كه مرا امان دهى‏. امالی شیخ صدوق ص ۲۱۸

۲۸ـ اشاره به آیه ۷ سوره رعد وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ هر آینه تو بیم دهنده ای و برای هر قومی هدایت کننده‌‌ای است. از طریق اهل سنت هفت حدیث نقل شده است که مقصود از منذر پیغمبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ و از هادی علی علیه‌السلام می‌باشد از جمله مالکی در فصول المهمه می‌نویسد که چون آیه مزبور نازل شد رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمود: أَنَا الْمُنْذِرُ وَ عَلِيٌّ الْهَادِي بِكَ یَا عَلی يَهْتَدِي الْمُهْتَدُونَ .یعنی من انذار کننده‌‌ام و علی علیه‌السلام هدایت کننده و بوسیله تو یا علی هدایت یافتگان هدایت می‌یابند فصول المهمه ص ۱۲۲

در حدیث دیگری پیامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمودند:  لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ لَمْ یَکُنْ بَیْنِی وَ بَیْنَ رَبِّی مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وقتی مرا شبانگاه به آسمان بردند، بین من و پرورگارم نه فرشتۀ مقرّبی بود و نه پیامبر مرسلی. مَا سَأَلْتُ رَبِّی حَاجَهًًْ إِلَّا أَعْطَانِی خَیْراً مِنْهَا فَوَقَعَ فِی مَسَامِعِی إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ حاجتی از پرورگارم نخواستم مگر آنکه بهتر از آن را به من عطا فرمود و آیه: إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ را شنیدم فَقُلْتُ إِلَهِی أَنَا الْمُنْذِرُ فَمَنِ الْهَادِی عرض کردم: خدایا! بیم‌ دهنده منم؛ پس هدایت‌کننده کیست؟ فَقَالَ اللَّهُ یَا مُحَمَّدُ ذَاکَ علی‌بن‌أبیطالب علیه‌السلام غَایَهًُْ الْمُهْتَدِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ مِنْ أُمَّتِکَ بِرَحْمَتِی إِلَی الْجَنَّهًِْ.خداوند فرمود: ای محمّد صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ! این علیّ‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام است که هدایت‌ شوندگان، پیشوای متّقیان و رهبر سفید رویان از امّت تو به‌ سوی بهشت، در زیر سایۀ رحمت من، است تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۲۲۶ بحارالأنوار؛ ج۳۵، ص۴۰۰، تفسیر فرات الکوفی؛ ص۲۰۶

۲۹ـ اشاره به فرازهایی از زیارت جامعه کبیره وَ قَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَحَتْمٌ وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ، وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ،

۳۰ـ اشاره به آن گزارش تاریخی که نقل است: آن حضرت چنان خاشعانه به عبادت می‌پرداختند و با تمام وجود به خدا توجّه داشتند که برای خارج کردن تیری که در جنگ صفین به پای حضرت اصابت کرده بود و نمی‌توانستند آن را از پایش در آورند، در نماز در حال سجده از پای او خارج کردند و چون حضرت از نماز فارغ شدند، متوجّه خارج شدن تیر گردیدند. و قسم یاد کردند که اصلاً خارج کردن تیر را احساس نکردند. ارشاد القلوب ج ۲ ص ۲۵و ۲۶، الانوار النعمانیة، ج ۲ ص ۳۷۱، منتهی الآمال، ص ۱۸۱، محجة البیضاء، ج ۱ ص ۳۹۷ و ۳۹۸،

۳۱ـ در غزوه احد هنگامی که از اطراف به پیامبر حمله می‌شد؛ حضرت علی علیه‌السلام به فرمان پیامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ به آنان حمله می‌کرد جبرئیل نازل شد و روحیه جوانمردی امام علی علیه‌السلام را ستایش نمود. رسول خدا صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ جبرئیل را تصدیق کرد و گفت: من از علی هستم و او از من است. سپس صدایی در آسمان پیچید که: لا فَتی اِلاّ عَلی؛ لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار، جوانمردی همچون علی و شمشیری چون ذوالفقار وجود ندارد تاریخ طبری،ج۳، ص۱۰۲۷؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۰۷؛ الکافی، ج۸، ص۱۱۰، ح۹۰؛ تاريخنامه طبرى‏، ج۳، ص۱۶۹

۳۲ـ پیامبر اسلام صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمود:‌ یا عَلِی إِنَّکَ قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ؛‌ ای علی تو تقسیم‌کننده بهشت و جهنم هستی عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۷؛ بشارة المصطفی، ص۵۶ و۱۰۲ در صحیفه امام رضا علیه‌السلام ص۵۶ قَسِیمُ النَّارِ وَ الْجَنَّةِ آمده است. در حدیثی دیگر پیامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمود: یا عَلِی أَنْتَ قَسِیمُ الْجَنَّةِ یوْمَ الْقِیامَةِ تَقُولُ لِلنَّارِ هَذَا لِی وَ هَذَا لَکِ؛‌ ای علی تو تقسیم‌کننده بهشت هستی. در روز قیامت به آتش می‌گویی این برای توست و این برای من! عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۸۶؛‌ تفسیر فرات الکوفی، ص۵۱۱، ح۶۶۷

۳۳ـ اشاره به فرازهایی از زیارت جامعه کبیره وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنَىٰ، به معنایی شما معدن رحمت الهی هستید و شما و دعوت برتر و نیکوتر به سوی خدا هستید

۳۴ـ پیامبر اکرم صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمودند: ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین؛ ارزش ضربه و جنگ علی علیه‌السلام در روز خندق بالاتر از عبادت تمام جنّ و انس‍ان ست. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱۹ ص ۲۶، بحارالانوار، ج۲۰، ص ۲۱۶، الاحتجاج ج۱ ص ۱۲۲ در بعضی منابع آمده ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن أعمَالِ اُمَّتي اِلى يَومِ القِيَامَة ارزش ضربه و جنگ علی علیه‌السلام در روز خندق بالاتر از عبادت  تمام پیروان و امت من تا روز قیامت است تفسیر فخر رازی ج ۲ ص ۳۱ مستدرك حاكم، ج ۳ ص ۳۲، جامع الاحادیث ج ۱۸ ص ۵۳

۳۵ـ اشاره به آیه ۲۹ سوره فتح: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ محمّد صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛

۳۶ـ پیامبر اکرم صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمودند: أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا وَ لَنْ تُدْخَلِ الْمَدِينَةُ إِلَّا مِنْ بَابِهَا من شهر علم هستم و علی در این شهر است و کسی هرگز نمی‌تواند وارد این شهر شود مگر از در آن امالی شیخ صدوق ص ۳۴۵، الخصال ج ۲ ص ۵۷۴، الغدیر ج ۶ ص ۷۸، لسان المیزان ج۲ ص ۱۵۵،

۳۷ـ اشاره به آیه هل اتی: درباره شأن نزول هل اتی زمخشرى، قربطی، آلوسی، شبلنجی و دیگر مفسرین اهل سنت در کتب خود با شرح مفصلی از ابن عباس چنين نقل می‌كند: علی علیه‌السلام و حضرت زهرا سه روز روزه گرفتند و هر روز موقع افطار طعام خود را به فقیر و یتیم و اسیر دادند و ... در اين هنگام جبرئيل نازل شد و گفت: اى محمد صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ! بگير اين سوره را، خداوند با داشتن چنين اهل بيتى به تو تبريك می‌گويد و سپس سوره «هَلْ اَتى» را بر پيامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ خواند. الکشاف عن حقائق ج ۴ ص۶۷۰، الاجامع الاحکام القرآن  ج ۲۰ص ۱۳۱، روح المعانی فی تفسیر القرآن ج۱۵ ص ۱۷۳، نور الابصار ص ۲۲۸ پیامبر اکرم در بخشی از خطبه غدیر خم می‌فرمایند: مَعاشِرَالنّاسِ هذا عَلِی، أَنْصَرُکُمْ لی وَأَحَقُّکُمْ بی وَأَقْرَبُکُمْ إِلَی وَأَعَزُّکُمْ عَلَی، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً فی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّ بَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی «هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ» إِلاّ لَهُ، وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ.ای مردم، این علی است که از همه بیشتر مرا یار نمود، سزاوارترین و نزدیکترین و عزیزترین شما نزد من است. خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم. هیچ آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که درباره اوست و خدا هیچگاه مومنان را خطابی نموده مگر آن که ابتدا او مخاطب بوده است و آیه ستایشی نازل نگشته مگر درباره او و خداوند در سوره «هل أتی علی الإنسان» گواهی بر بهشت رفتن نداده مگر برای او و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است. پیامبر اکرم صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ در فراز دیگری از خطبه غدیر فرمودند: وَ فی عَلِی  وَالله نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ» إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ و سوگند به خدا که سوره والعصر درباره علی علیه‌السلام است: «به نام خداوند بخشنده مهربان. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.

۳۸ـ در حدیثی آمده است روزي جبرئيل در خدمت پيامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ مشغول صحبت بود كه حضرت علي علیه‌السلام وارد شد. جبرئيل چون آن حضرت را ديد، برخاست و به امیرالمومنین احترام خاص گذاشت. فقال النبيّ صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ لجبرئيل: «أتقوم لهذا الفتي؟» پيامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ فرمود: اي جبرئيل! از چه جهت به اين جوان تعظيم می‌كني؟ فقال جبرئيل: إنّ هذا له عليّ حقّ التعليم، عرض كرد: چگونه تعظيم نكنم كه او را بر من، حق تعليم است! فقال: «كيف ذلك التعليم يا جبرئيل؟» فرمود: چه تعليمی؟ فقال: لمّا خلقني الله تعالي سألني: من أنت؟ و ما اسمك؟ و من أنا؟ و ما اسمي؟ فتحيّرت في ردّ الجواب، عرض كرد: در وقتي كه حق تعالي مرا خلق كرد، از من پرسيد: تو كيستي و من كيستم؟ من در جواب متحير ماندم، و بقيت ساكتا، ثمّ حضر هذا الشابّ في عالم الأنوار، و علّمني الجواب، فقال هذا: «قل: أنت الربّ الجليل، و أنا العبد الذليل، و اسمي جبرئيل»؛ و لهذا قمت إجلالا له و عظّمته. و مدتي در مقام جواب ساكت بودم كه اين جوان در عالم نور به من ظاهر گرديد، و اين طور به من تعليم داد كه بگو: تو پروردگار جليل و جميلي و من مخلوق ذليل و جبرئيلم. از اين جهت، او را كه ديدم، تعظيمش كردم.

فقال النبيّ: كم عمرك يا جبرئيل؟ پيامبر صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ پرسيد: مدت عمر تو چند سال است؟ فقال: إنّ للّه نجما يطلع من العرش في كلّ ثلاثين ألف سنة مرّة واحدة، و قد شاهدته طالعا ثلاثين ألف مرّة،عرض كرد: اي رسول خدا! در آسمان ستاره اي هست كه هر سي هزار سال يك بار طلوع می‌كند، من او را سي هزار بار ديده ام. فقال له رسول الله صَلَّیَ‌الله‌عَلَیهِ‌وَآلِهِ: إذا رأيت ذلك النجم هل تعرفه؟ حضرت فرمود: اگر آن ستاره را ببيني، می‌شناسي؟ فقال: كيف لا أعرفه؟! عرض كرد: چگونه نشناسم! فقال النبيّ لعليّ: «خذ العمامة من جبهتك» فلمّا كشفها و رآها جبرئيل علیه‌السلام رأي ذلك النجم في جبهة عليّ حضرت به امام علي علیه‌السلام دستور داد تا عمامه از سر بردارد و وقتي امام عمامه از سر برداشت، آن ستاره را در پيشاني امام ديد. البراهين القاطعه  ص ۳۱۱-۳۱۲ به نقل از انوار النعمانيه، ج ۱، ص ۲۱؛ مستدرك سفينه البحار ج ۲، ص ۲۴  تذکر: این حدیث در كتاب "البراهين القاطعه" و در "مستدرك سفينه البحار" به نقل از صاحب "بستان الكرامه" آمده است و ظاهرا در "انوار النعمانيه" سيد نعمت الله جزايري هم این حدیث ذکر شده اما در منابع متقدم و دسته اول تاریخی نیامده است.

۳۹ـ اشاره به فرازهایی از زیارت جامعه کبیره بِكُمْ فَتَحَ اللّٰهُ، وَبِكُمْ يَخْتِمُ، وَبِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَبِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِهِ، خدا با شما آغاز کرد و با شما ختم می‌کند و به خاطر شما باران فرو می‌ریزد و تنها برای شما آسمان را از اینکه بر زمین فرو افتد نگاه می‌دارد،

مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول مفاعلن مفاعیلن فع قالب شعر : رباعی

بر مـس وجـود کـیـمـیـا آمده است            بر عـالمـیـان گـره‌گـشـا آمده است
جـبـریـل دهـد نـدا بـه آوای جـلـی
            از بـیت خـدا قـبـلـه‌نـما آمـده است


************
از داخـل کـعـبـه تـا عـلـی مـی‌آیـد            الطـاف خـداسـت با عـلـی مـی‌آیـد
بشـنـیده‌ام امشب که به آوای جـلی
            از عـرش صـدای یاعـلـی مـی‌آیـد

************
با امر خـدا تا که قـیامت برپـاست            عین علی و حای محمد زهـراست
در سـیـزده رجـب چو حـیـدر آمـد
            گفتند که مـیـلاد شه قـبـلـه‌نـمـاست

: امتیاز

مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : صمد علیزاده نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

عــلی کـلام خـدا و خـدا کـلام عـلـی            و اسم اعظم حق چیست غیر نام علی

علیست حق مع الحق و این کلام حق است            و کیست غیر خـدا آگه ‌از مقـام علی


اگر که کعـبه بود مسجد الحـرام خدا            نجف ببین که بود مسجد الحرام علی

اگر که شیـر بیـابان صولـتی، گردی            شکار غمزۀ آهوی خوش خرام علی

علی‌الصباح قیامت که خیزم از لحدم            هـنوز سرخـوشم از بـادۀ مـدام علی

به طوف گنبد او بر کبوتران ره نیست            که جبرییل مقیم است روی بام علی

چه کوثری که بود خیره بر لب ساقی            مگر که کام بگـیرد ز لعل جام علی

بهشت با همه زیبایی و طراوت و حُسن            چـشیده ذرّه‌ای از میوه‌های خام علی

تمام قدرت زانوی مرتضی زهراست            به هر قعـود علی یا به هر قیام علی

زمین نداشت تحمل به وزن میزانش            زمان نداد دمی کام خوش به کام علی

ابوتراب و اباالزینـبـین، اباالحـسنـین            تـمـام آل عــلـی وارث مــرام عـلـی

بدان که وارث صمصام منتقم مهدی‌ست            و اوست تـیـغـۀ بـران در نیـام عـلی

ز خـانۀ پدری جـمعـه‌ای طلـوع کـند            به ‌انـتـقـام حـسین و به ‌انـتـقـام عـلی

نشد به هر دو جهان سربلند، مخلوقی            به غیر آنکه که نهد سر به زیر گام علی

غـلام همت آنم که زیر چـرخ کـبـود            شود غـلام کـسی که بود غـلام علی

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیرا به دلیل ایراد محتوایی حذف شد، فراموش نکنیم که حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: لَا تَتَجَاوَزُوا بِنَا الْعُبُودِيَّةَ ثُمَّ قُولُوا فِينَا مَا شِئْتُمْ وَ لَنْ تَبْلُغُوا وَ إِيَّاكُمْ وَ الْغُلُوَّ كَغُلُوِّ النَّصَارَى فَإِنِّي بَرِي‏ءٌ مِنَ الْغَالِينَ. ما را از مرز عبودیت خارج نکنید و به سرحدّ ربوبیت نرسانید، آن گاه هرچه می ‏خواهید در فضیلت ما بگویید، لیکن بدانید که حق ثناگویی ما را ادا نخواهید کرد. از غلوّ کردن درباره ما بپرهیزید و همانند نصاری که درباره عیسی علیه‌السلام غلو کردند نباشید، که من از غلوّ کنندگان بیزارم الاحتجاج ج ۲ ص ۴۳۸، بحارالانوار ج ۲۵ ص ۲۷۴، اثبات الهداه ج ۵ ص ۳۹۱

علی جمال و کمال و خـصال ربانی            عـلـی تـمـام خـدا و خـدا تـمـام عـلی

هـزار کـعـبه ندارد شـرافـت نجـفـش            که‌اشرف است نجف ذیل احترام علی

مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : محمود تاری نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

ای دل از خویش گذر کن که علی می‌آید            جانب عشـق سفـر کن که عـلی می‌آید

منتـظـر بـاش اگر شـوق ولایت داری            کعبه را خوب نظر کن که علی می‌آید


بوی عطر از طرف بیت خدا برخیزد            یاس‌ها را تو خـبر کن که عـلی می‌آید

اصل خورشید همین مولد کعبه‌ست، بیا            ظلمت از سینه بدَر کن که علی می‌آید

اگـر از آیـنـۀ صبـح گـلـی می‌خـواهی            رو به گلزار سحر کن که عـلی می‌آید

زین بیابان که در آن خیمه زدی بیرون شو            عزم صحرای دگر کن که علی می‌آید

پای بـگـذار به مـیـقـات ولایت امروز            خـیز و احرام بـبَر کن که عـلی می‌آید

مثل جـبـریل به یُـمـن قـدم سر سـبزش            دیده را غرق گهـر کن که علی می‌آید

شستـشو ده دل خود را ز نگـاه دگران            از همه خلق حـذر کن که عـلی می‌آید

عـطـر آیـات الـهـی ز لـبـش می‌ریـزد            آیـۀ نـور ز بَـر کـن کـه عـلـی مـی‌آیـد

آسـمـان آیـنـه‌دار رخ او شد « یاسـر»            جلوه چون روی قمر کن که علی می‌آید

: امتیاز

مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : یونس وصالی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

کسی به غیر علی نیست در جهان مولا            و نیست مثل عـلی یک نفر چنین والا

فَــأَیْــنَــمٰــا تُــوَلُّــوا فَــثَـــمَّ وَجْــه‌ الـلٰـهِ            ز فرش تا خود عرش است مرتضی پیدا


نگـرد در دو جـهـان تا شـبـیه ‌او یابی            علی یکی‌است شـبـیه خـداش بی‌هـمـتا

به وقت رزم و جدالش کسی حریفش نیست            برای دین خدا لـشکـر است عـلی تنها

هـم اولـی و هـم آن دومـی فــراری و            فقـط مـیـانۀ مـیـدان عـلـی کـند غـوغـا

نبی به وقت سخن در زمان معراجش            شـنـید صـوت عـلـی را ز عـالی اعلا

تمــام مـعـجـزه‌هـای پــیــمـبـرانـش را            خدا سپـرده به دستان مرتضی یک جا

مسیح مُـرده ‌اگر زنده کـرده بی‌تـردید            توسـلـی به عـلـی کـرده تا کـنـد احـیـا

شبـیـه کـعـبۀ بـی‌پـرده‌ است وقـتـی که            ز شانـه‌هـای خودش می‌زند کـنار عبا

مـقـابـل حـرم او چـه بـاک از سـجـده            عـلی‌ست قـبله عـالـم عـلی‌ست قـبله‌نما

من از مباهله فهمیده‌ام علی چه کسی ست            علی‌است نفـسِ نفـیـسِ پیـمـبـرِ دوسرا

اگر چه خواستگـاران زیاد و ثـروتمند            به جز علی که بُوَد کفو حضرت زهرا؟

به فکر‌ ثروت و کاخ و مقام و منصب نه            علی فقـط به خدا فکـر می‌کـند به خـدا

خدا مرا برسان بر شفاعـتش در حشر            خدا نکن تو مرا از حـریم دوست جدا

: امتیاز

مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : علی مهدوی نسب نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب

کعبه نورانی شده از مقـدم نـور الهدی            رونـمایی شد درون کـعـبه دُرّ هل أتی
آمده در خـانۀ خود گـوئـیا شخص خدا           
از دری که نیست مخصوص کسی جز مرتضی


قبله‌گاه مسلمین جـوری تـرک برداشته
گوئیا
جز درب اصلی درب دیگر داشته

مادر خورشید بود و وضع حملی باشرف            کعبه بود و آفتابِ گـوهری بین صدف
بود مالامال از حور وملائک صف به صف            آسیه در یک طرف، حوّا و مریم یک طرف

در تن بی‌جان کعـبه گوئیا روحی دمید
سنگ سرخ کعبه از نور علی شد روسپید

باز شد قـرآن ناطق روی دست فاطمه            شد فروزان از درون کعبه نوری قائمه
باز شد بر جلوۀ رب درب چشمان همه            روی لب‌های ملائک یاعلی شد زمزمه

نور بالا رفت و شد عرش معلّی منجلی
خورد بت‌ها بر زمین از شوکت اوّل ولی

آمده شاه قوی شوکـت، عِـماد الاصفـیا            معدن الاسرار خـلقت، پیـشـوای انـبـیا
آیة العـظمی امیرالمـؤمنین، شیـر خـدا            باب شهـر عـلم احـمد، شهـسوار لافتی

خوانده او را در اُحُد روح الامین با این شعار
لافـتی الّا عـلی لاسـیـف الا ذوالـفـقـار

اوست شمشیر خدا، کرّار وقت کارزار            تیغ ایمانش کند هر لشکری را تار و مار
گر گذارد پا میان معـرکه با ذوالفـقـار            می شود ذکـر لبان دشـمنـانـش الـفـرار

اوست قتّال العدو، یک شیر از نسل اسد
حرز روی بازویش بوده ست(یا زهرا مدد)

روی چون ماهش شده بر شیعیان بدرالدُّجی            جای پـایش شد صـراط المستـقیـمِ اولیا
او لسان اللهِ معراج است گـویا که خـدا            با صدای او تکـلّـم می‌کـند با مصطفی

بهر هر ذکر و دعایی، (یاعلی) حُسن ختام
پس شده از این سبب روی لب ما مستدام

هر که در دنیا غلام اوست آقا می‌شود            قطره آید سوی او یک روزه دریا می‌شود
مدح او با این زبان اَلکَن آیا می‌شود؟!            زیر بار مـدحـت او هر قـلم تا می‌شود

درک یک خط مدح او بالاتر از ادراک ماست
در جهان حیدر شناس واقعی ذات خداست

نِقمَةُ الله عَـلَی الفُـجّـار یعـنی مـرتضی            نعمتُ الله عَـلَی الابـرار یعنی مرتضی
در حـقـیقـت قـبلۀ سـیّار یعنی مرتضی            جانشـین احـمد مخـتار یعـنی مـرتضی

پیروِ(مَن کُنتُ مولا) در غدیر مصطفی
می‌شود تنها علی یار
و وزیر مصطفی

طبق قرآن بعد احمد می‌شود صاحب مقام            کوریِّ آل سـقـیـفـه مـی‌شـود اول امـام
مـی‌شـود لایـق بـرای مـنـبـر شـاه اَنـام            بی‌ولای
او نفس گردد به هر سینه حرام

هر عمل بی‌حبّ حیدر باطل اندر باطل است
دین فقط با بغض اعدای غدیرش کامل است

مرهم درد دل شیعه‌ست درمـان نجـف            شد مراد ما طواف صحن و ایوان نجف
کی دوباره می‌شود این دیده مهمان نجف            این سر وجان، هرچه دارم من به قربان نجف

کاش من خاکی برای سنگ ایوانش شوم
تا ابـد پـابـوس زواّر گـلـستـانـش شـوم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ همانطور که مقام معظم رهبری بارها تأکید فرموده اند ویژگی و عظمت اهل بیت به ایمان آنهاس نه به بازوی قوی یا روی زیبا!!!

اوست شمشیر خدا، کرّار وقت کارزار            تیغ ابرویش کند هر لشکری را تار و مار

بیت زیر به دلیل ایراد محتوایی تغییر داده شد زیرا امیرالمومنین قتال الکفار و منافقین بود؛ صفت قتال العرب صفتی بود که دشمنان حضرت و بنی امیه ناجوانمردانه برای ترساندن و پراکنده کردن مردم از دور امیرالمومنین به او دادند و شایسته نیز ما هم آنرا تکرار کنیم و در واقع این عمل همان مدح شبیه به ذم است

اوست قتّال العرب، یک شیر از نسل اسد            حرز روی بازویش بوده ست(یا زهرا مدد)

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور اجتناب از گناه تدلیس یا تحریف ؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

شد شب معراج ِاحمد، (یاعلی) حُسن ختام            پس شده از این سبب روی لب ما مستدام

مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : احسان نرگسی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

جز او کسی لیاقت حـیدر شدن نداشت            شایـستـگی فـاتـح خـیـبـر شدن نداشت

دُرّ نـجـف اگر به عـلـی منـتسب نبود            باور کـنید ارزش گـوهر شدن نداشت


تردیـد نیست گـنـبـد حـیـدر اگـر نبـود            اصلا دلی هـوای کـبوتر شدن نداشت

چون روز روشن است، که جز مرتضی کسی            با احـمـد افـتخـار بـرادر شدن نداشت

با اذن فاطمه‌ست اگر«حیدری» شدیم            ورنه کسی اجـازۀ نوکـر شدن نداشت

فـریـادهـای «أَیْـنَ تَـفِـرّوا» گـواه بـود            با او کـسی تـوان بـرابـر شدن نداشت

حیدر شدن که جای خودش؛ در مقام قرب            هر ناخـلـف لـیاقـت قـنبر شدن نداشت

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

حیدر شدن که جای خودش؛ در مقام قرب            حتی کـسی لیـاقـت قـنـبر شدن نداشت

مدح و ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : رضا آهی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب

عالم دوباره غرق سرور و شعف شده            هر مشکل و غمی ز بشر برطرف شده
خنده نگین و نقشِ دلِ هر صدف شده            هـنـگـامِ رونـمـایـیِ شــاهِ نـجـف شـده


هاتف بخوان که ماهِ دل آرای ما رسید
اُمِّیـدِ قَـلـبِ فـاطـمـه بـابـای
مـا رسـیـد

مژده که جشن دلبـرِ معـبود کعـبه شد            غرقِ صفا وجود پُر از جودِ کعبه شد
این گُل شکفته بر
لبِ خشنود کعبه شد            میلاد پُـر ز بـرکـت مـولـود کعـبه شد

خورشید مذهب از پسِ پـرده در آمده
مـخـلـوقِ بـی‌مـثـالِ خـدا حـیــدر
آمـده

او آمــده بــشــر طــلـبِ آبـــرو کــنــد            آقا شود کـسی که عـلی رو بر او کند
اصلا زده قدم که جهان زیر و رو کند            خـاری در دو چـشـمِ پـلـیـدِ عـدو کـنـد

ترسی فتاده در تنِ مبغوضِ چون حِمار
دادِ بُـلـنـد زَنَـد کـه عـلـی آمـده فــرار

آنکه گرانبها چو عقیق است علی بود            با خالقِ خودش چو رفیق است علی بود
با نوکرش انیس و شفیق است علی بود            ضربات آن کسی که دقیق است علی بُود

یک ضربه زد سپاهِ خـداوند برنده شد
دستش به در رسیده در از جای کنده شد

هرگز کـسی نیـامـده هـمـتـای او شَوَد            لفظی پـدیـد نـیـامـده مـعـنـای او شـود
حق دیـده در نـجـابت سیـمای او شود            دُرُّ گـوهـر بُـرون ز رَدِ پـایِ او
شـود

شکر خـدا که طـالـعِ من مُنـجَـلی شده
مولایِ من ز
بَـعـدِ پـیـمـبـر عـلی شده

: امتیاز

مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : سید جعفر حیدری نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل قالب شعر : غزل

اگرچه جـای پـایش در زمین است            صدایش جاری از عرش برین است

هر آنچه خـواسـتـیـد از او بـپـرسید            به افـلاک آشـنـاتـر از زمـین است


اگر ثـروت بخواهید آخرین اوست            اگـر ایـمـان بـجـوئـیـد اولـین اسـت

اگرچه مسندش در عرش اعلی ست            ولی با مـسـتـمنـدان همنـشـین است

بـه جـای نـان؛ غــم ایـتــام خـورده            غذای هر شب و روزش همین است

اگـر تـسـبـیـح در دسـتـش بـگـیـرد            منـاجـاتـش طـریـق العـارفین است

اگر شـمـشـیـر در دسـتـش بـگـیرد            ثـنـایـش کـار جـبـریـل امـیـن است

چنان از قـلـعـه آن دروازه را کـند            که مانـنـدی نـدارد، بـی‌قـرین است

خـبـر پـیـچـیــد بـیـن خــیــبـری‌هـا            یـد الـلـهـی که می‌گـفـتـنـد این است

چـقـدر اعـجــاز دارد دسـت‌هـایـش            مگـر دست خـدا در آسـتـین است؟

اگـر بــالا روم، پــائــیــن بــیــایــم            عـلـی تنـهـا صـراط راسـتـین است

دوبـاره بی‌خـود از خود کرد ما را            که وصفش خود به خود شورآفرین است

عـلی هم مصـطفی را جان شیرین            علی هم مصطفی را جانشین است

به مدحـش باکی از تـضمـین ندارم            فقط حـیـدر امـیـرالـمـؤمـنـین است

: امتیاز

مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : علی میرحیدری نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : مربع ترکیب

نـشـسـتـه‌ام بـنـویـسـم بـرای سـلـطـانـم            به لطف شاه نجـف، شیـعـه‌ام مسلـمانم
نـشـسـتـه‌ام بـنـویـسـم بـه زیـر ایـوانـم            نشـستـه‌ام بـنـویـسم عـلـی عـلـی جـانـم


چگـونه وصف کـنم سیـدالـوصیـین را
بگـویم از سـکـنـات عـلـی کـدامین را

ز عدل او چه بگویم، زبانزد عام است            علی رفیق و حبیب و طبیب ایتام است
هزار جان گـرامی فـدای آن نـام است            اَلا به ذکر علی قلب من چه آرام است

مـیـان جـنـگ اُحُــد یــاور نـبـی بــوده
وصی حـق پـیـمـبـر
فـقـط عـلـی بـوده

اُحُد، حنین و خوارج، جمل وَ خیبر هم            وَ هر کجا که جهاد است، بوده حیدر هم
علی‌ست شیر دلاور، علی‌ست صفدر هم            به راست می‌زند و چپ، به قلب لشکر هم

به جبـرئیل امین وحـی شد بگو حـیدر
عجب دلاوری و ناز شست او،
حـیدر

علی همان که به وقت نبرد جنگنده‌ست            که ذوالفـقـار عـلی تـیغ تـیز بُرنده‌ست
هر آنکه رو به روی حیدر است، بازنده‌ست            علی همان که رجزهاش، سخت و کوبنده‌ست

ز قـدرت ضربـاتش چـگـونه بنْـویـسم
بگو که از
غَـزواتش چگـونه بنـویـسم

میان معرکه حیدر چه با غضب می‌رفت            نقاب می‌زد و مثل قمر به شب می‌رفت
وَ هر که رو به رویش بود، عقب عقب می‌رفت            به ضربه‌های علی، سر عجب عجب می‌رفت

اگرچه فـاتح پیـکـار و در تـلاطـم بود
به روی شانۀ او کیـسه‌ای ز
گـندم بود

علی برای یتـیـمان کوفه چون باباست            غذای هرشب او نانِ خشک و یک خرماست
به روی شانۀ او کوله باری از غمهاست            بدون فاطمه، حیدر چه بی‌کس و تنهاست

خـلاصه حـیدر کـرار بود و غـم‌هایش
خلاصه غـربت بسیار بود و غم‌هایش

: امتیاز

مدح و ولادت حضرت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : مرضیه عاطفی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

آمدی و غـصه‌ها از خـانۀ دل جمع شد            وقتِ آسانی رسید و هرچه مشکل جمع شد
از کنارت هر که رد شد حاجتش شد مستجاب            صد بلا از پیش رو و از مقابل جمع شد


سفره‌های وصله‌دار و خالی از یک لقمه نان            با دو دست مهربانت رفت و کامل جمع شد
شاعران دیوانـۀ عـطر گـریـبانت شـدند            آنچنان که دیگر از دور تو عاقل جمع شد
حضرت إبن الرضا! با هر حدیثِ نافذت            پهن شد حق و بساط کفر و باطل جمع شد
علم تو خورشید بود و کاملا ظلمت شکن            خوش درخشیدی اگر که شمع محفل جمع شد
مرجع تقـلـیدهامان پیـش تو زانـو زدند            صد رساله گفتی و حلّ المسائل جمع شد
هر کجا با هر زبانِ حال، سمتِ مرقدت            عرض شد تا که سلامی؛ بُعد منزل جمع شد
ضامن آهو پدر شد! تا که پیچید این خبر            سردرِ باب الجوادش خیل سائل جمع شد
بی‌سر و پا آمدیم و بعدِ یک إذن دخول            برگۀ حاجاتمان با دستِ دعبل جمع شد
صف کشیدیم و
شفاعت را تمنّا می‌کنیم            گفت می‌آیم سه جا و خاطرِ دل جمع شد!

: امتیاز
نقد و بررسی

داستان پناه بردن آهو به امام رضا از دست صیاد و ضمانت آن حضرت در نزد صیاد تا رفتن و برگشتن آهو و ... در منابع روایی ما نیامده است؛ لیکن داستان های مشابهی با کمی تفاوت در مورد پیامبر اکرم در صفحه ۸۱ کتاب اعلام الوری طبرسی و در خصوص امام سجاد در صفحات ۳۲۴ کتاب اثبات الوصیله مسعودی و ۲۶۱ جلد ۱ کتاب الخرائج والجرائح قطب راوندی و در خصوص امام صادق در صفحات ۳۷۰ کتاب بصائر الدرجات شیخ صفار و ۱۱۲ جلد ۴۷ بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که به نظر می آید داستان ساخته شده برای امام رضا ترکیبی از این چند روایت باشد البته ابن حماد از شعرای قرن چهارم در یکی از ابیات قصیده اش اشاره به ضمانت امام رضا از آهو کرده است و ابن شهر آشوب نیز این شعر را در کتاب مناقبش نقل کرده است که این نیز سند روایی محسوب نمی شود دانشنامه امام رضا ج ۱ ص ۲۰۲

ضامن آهو پدر شد! تا که پیچید این خبر            سردرِ باب الجوادش خیل سائل جمع شد

مدح و ولادت حضرت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن قالب شعر : غزل

آمد به جهان آنکه به ما باب مراد است            با آمدنش قلب رضا روشن و شاد است
کشکول گدایی ببر امشب به حضورش            این ابن رضا، ابن کریم است وجواد است


همنام محـمـد بود او، به به از این نـام            زیــبـا شـجــر بـاغ ولا بـار بـداده‌سـت
از کودکی‌ش میر و امام است به شیعه            فقه نبوی را به یـقـین نـیک نـماد است
بوجـعـفـر ثـانـی بـود و مـظـهـر تـقــوا            در بین همه خلق خدا زین العباد است
مولود رضا منشاء خیر وبرکت‌هاست           
چون مادر خود فاطمه او خیر زیاد است
چشـمان رضا پر شده از نـور خـدایی            مه پارۀ او بر همگـان روی گـشادست
تبریک بگـوئـیم به سلـطـان خـراسـان            زیرا که جوادش
به جهان پای نهادست

: امتیاز

مدح و ولادت حضرت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : رضا دین پرور نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

ای کسی که هر گره با دست تو وا می‌شود            دردهای بـی‌دوا بـا تـو مـداوا می‌شـود

راه بیرون آمدن از سختی و غم یاد توست            در شدائد، رحمت و لطف تو پیدا می‌شود


این گرفتاری زبان شکر من را هم گرفت            زشتی این روزها، با شکر زیبا می‌شود

ترس تنگی نفس یا ترسْ از تنگی قـبر            ترس دارد بنده از وقتی که تنها می‌شود

التماست می‌کنم فـوراً گناهم را ببخـش            گر نبخشی قـامـتم زیر گـنه تا می‌شود

زحمت من را فقط مـادر تـقـبل می‌کند            بچه بد، دست بر دامان زهـرا می‌شود

هر مریضی را به درگاه رضا می‌آورند            خوش بحال ما که خوشحال است و بابا می‌شود

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات پایانی این شعر اشاره به ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام داشت، موضوع ولادت حضرت علی اصغر در دهم رجب به هیچ وجه سندیت ندارد و جزء تحریفات و بدعت‌هایی است که حتی سابقه تحریف آن ۱۵سال هم نمی‌شود لذا با عنایت به اینکه یکی از مهم ترین اهداف و رسالت‌های این سایت مقابله با تحریفات است این ابیات کلا حذف شد

مدح و ولادت حضرت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : علی مهدوی نسب نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب

عید در عیدست ماهِ غـرقِ انوارِ رجـب           در مـیان سـال بر (مـاه خـدا) دارد لـقب
شد به عنوان مه مـولـود کـعـبه منتخـب           شد به یمن دو عـلی و دو محمد منتجـب


در رجـب بـاب الـمـراد نسل احـمد آمده

در بـر سـوّم عـلـی، سـوّم مـحـمـد آمـده

شد دهم روز رجب، یک ماه کامل آمده           دلبری شـایـسـته بر دل‌هـای سـائـل آمده
بحرِ غـم‌های رضا را اصل ساحـل آمده           در برش حـیدرجَـنَم، زهـرا شمـایل آمده

شد شکوفا در میان عرش، لبخـند رضا
شد درخـشان آسـمان با ماه دلـبـند رضا

بر رضا شاه خراسان بهتر از این عید نیست           آمده آن شاه که بر عصمتش تردید نیست
گر نباشد نور او در آسمان خورشید نیست           معرفت بر ذات پاکش کمتر از توحید نیست

خط به خط اوصاف او شرحی به اوصاف خداست
او جوادابن علی، دردانۀ مولا رضاست

سروری والانشین از نسل بی‌همتاست او           گوهری نیکوگهر از هشتمین دریاست او
کاظمینش شیعـیان را جنة الـمأواست او           شیعیان را مثل جدّش باب حاجت هاست او

از کرامت او شده باب المـراد اهل بیت
از سخا و جود و رأفت شد جواد اهل بیت

خلقتـش بـوده شـبـیه کـلّ اجـدادش نـکـو           می برد از ابن اکثم عـلم و حلـمش آبـرو
می شود هر شیعه‌ای حاجت روا از جود او           شد بـرای مـا دعــا پـائـیـن پـایـش آرزو

سرمۀ چشمان عشّاق است خاک کاظمین
شد ضریح باصفایش بر همه نور دو عین

اوست الحـق بعد بـابـایش امام و پـیـشوا           می شود او رهنمای شیعیان بعد از رضا
یک نگـاه او شود بر درد بی‌درمان دوا           می شود با حُـبّ او مقـبول طاعات خـدا

شکر ایزد بر رضا هستم غلام خانه‌زاد
زاده من را مـادرم با مِهـر
آقـایـم جـواد

: امتیاز

مدح و ولادت حضرت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : میثم مومنی نژاد نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : مربع ترکیب

مـاه پـیـدا شد و دریـا به تـلاطـم افتاد            لب گـل تر شد و بـاران به ترنم افتاد
آتش عـشق به جـان و دل مردم افـتاد            شجـر، از زادۀ موسی به تکـلم افـتاد


در جواب »ارنی» نور حق از راه رسید
»لن ترانی» نه، که آوای »انا الله» رسید

مژده آمد، که خدا هدیه کند غـفـرانش            سائل آمـد، پی آن بـرکـت بی‌پـایـانش
آهو آمد، که به دلخـواه شود قـربانش            یوسف آمد، که کند
دعوت در کنعانش

خوشه چینند رسولان همه از خرمن او
مرده احـیا شود از نکهت پیـراهن او

عشق با زمـزمۀ خـنـده‌اش آغـاز شده            شعر از صحـبت او قافـیه پرداز شده
خط به خط زندگی‌اش دفتر اعجاز شده            مشت مأمون ز سخنرانی او باز شده

گرچه او کودک و هر چند که کم سال بود
علم در محضر او طفل کر و لال بود

نـور او از افـق زهـرۀ زهـرا تـابـیـد            نـام او آیــنــۀ نــام مـحــمــد گــردیــد
انتظار قدمش گرچه کمی طول کشید            عاقبت
یوسف حُسن ازل از راه رسید

برکت و خیر بود همره فـرزند رضا
نور باران شده افلاک ز لبخـند رضا

هر چه گفتیم و بگوئیم از او کم باشد            مـادح مـادر او سـورۀ مــریـم بــاشـد
کـرمش بر هـمـۀ خـلـق مـسـلـم بـاشد            حرمش کعبۀ مقـصود دو عـالـم باشد

در حریمش به دل این مسئله ظاهر گردد
که به یک روز، دو حج قسمت زائر گردد

: امتیاز

مدح و ولادت حضرت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : مرضیه عاطفی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

از شعف از شوق سرشارم، ندارم غصه‌ای           خوب شد حالِ بد و زارم، ندارم غصه‌ای

قرعهٔ فالم به دست صاحبِ «بخشش» رسید           یاورم شد! بخت شد یارم، ندارم غصه‌ای


نورِ چشم هشتمین خورشید دین شد ضامنم           شد سبُک از معصیت «بارم»، ندارم غصه‌ای

تا سحر در فکر لطفش می‌روم تا کاظمین           بـا دلـی آرام بـیـدارم، نـدارم غـصـه‌ای

دوستش دارم! به دست مهربانش بارها           برطرف ‌شد بغضِ بسیارم، ندارم غصه‌ای

با دعایش مشکلاتم یک به یک حل می‌شود           پس اگر گاهی گرفتارم؛ ندارم غصه‌ای

سائلم آنجا که حاجت را نگـفـته می‌دهد           گرچه مدیون و بدهکارم، ندارم غصه‌ای

در دو عالم بر سرم هر چه بلا نازل شود           تا جواد إبن الرضا دارم، ندارم غصه‌ای

: امتیاز
نقد و بررسی

داستان پناه بردن آهو به امام رضا از دست صیاد و ضمانت آن حضرت در نزد صیاد تا رفتن و برگشتن آهو و ... در منابع روایی ما نیامده است؛ لیکن داستان های مشابهی با کمی تفاوت در مورد پیامبر اکرم در صفحه ۸۱ کتاب اعلام الوری طبرسی و در خصوص امام سجاد در صفحات ۳۲۴ کتاب اثبات الوصیله مسعودی و ۲۶۱ جلد ۱ کتاب الخرائج والجرائح قطب راوندی و در خصوص امام صادق در صفحات ۳۷۰ کتاب بصائر الدرجات شیخ صفار و ۱۱۲ جلد ۴۷ بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که به نظر می آید داستان ساخته شده برای امام رضا ترکیبی از این چند روایت باشد البته ابن حماد از شعرای قرن چهارم در یکی از ابیات قصیده اش اشاره به ضمانت امام رضا از آهو کرده است و ابن شهر آشوب نیز این شعر را در کتاب مناقبش نقل کرده است که این نیز سند روایی محسوب نمی شود لذا بیت زیر تغییر داده شد دانشنامه امام رضا ج ۱ ص ۲۰۲

نورِ چشم ضامن آهو شد امشب ضامنم           شد سبُک از معصیت «بارم»، ندارم غصه‌ای

مدح و شهادت امام هادی ( علی النقی ) علیه‌السلام

شاعر : موسی جوانی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن قالب شعر : غزل

ای مهـر دهـم را به ولایت تو نـشـانه            حجت به خدا نجل عـلـی میـر زمـانه

سلـطان بلافـصل خـلایق به دو عـالم            شمـس ازلـی مـظـهـر خـلاق یـگـانـه


از داغ غمت تا عرصات حضرت هادی            در سیـنه کشد شعـلـه عشق تو زبـانه

دژخیـم زمـان کرده تعـرض به ناحق            با ظـلم و شـقـاوت به حـریم تو شبانه

آه از جگـرحضرت زهـرا بـُرون شد            پـیـچـید از این غم به کرانها و کرانه

از شعـلۀ آن آه گـرفت شعـلـه وجـودم            کـرده به دلـم داغ جگـرسوز تو خانه

مسمــوم شـدی از سـتـم حـاکـم دجـال            زین غم به رخم گشته سرشگم روانه

: امتیاز

مدح و شهادت امام هادی ( علی النقی ) علیه‌السلام

شاعر : نادر بابایی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

سامرا در هـالـه‌ای از مـاتم است            وَز جدایی نالـد و غَرق غم است
بار رفـتن بـسته چون اِبن الرّضا            قامت دین در فِـراقِ او خَـم است


شـمع عـمر هـادیِ امَّت خـمـوش            این خموشی درد او را مَرهم است
بـاز هم از دسـت این نـامـردمان            زَهر کین و زَهر غُربت باهم است
فـــاطـــمــه دارد نـــوای وا وَلَــد            بــارِشِ دُرّ دو دیـده نَـم نَـم اسـت
هم زمـین هم آسـمـان نـالـد ز غم            گـوئـیا نظـم کَـواکِـب دَرهم است

»نادرا» امشب بخوان جامِع کَبیر            این دعا بر شیعیانش پـرچم است

: امتیاز

زبانحال امام هادی علیه‌السلام قبل از شهادت

شاعر : اسماعیل شبرنگ نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول مفاعلن مفاعیلن فع قالب شعر : غزل

دلتـنـگـم و غـصـه‌های دیگـر دارم            در سـیـنۀ خود غـمـی مـکرّر دارم

هـر بـار که آمــدم ز جـا بـرخـیـزم            دیـدم کـه نـمـی‌شــود قــدم بــردارم


من مـنـتـظرم که میـهـمـانـم بـرسـد            در حـجـره‌ام و هــوای مــادر دارم

از زخـم زبان این جـمـاعت بر دل            زخمی‌ست که تا لحظۀ محشر دارم

لب تـشـنه‌ام و به یـاد لب‌های کسی            مـی‌مـیـرم و بـاز دیــده‌ای تـر دارم

گودال من این حجره و زخم خنجر            بغضی‌ست که در میان حنجر دارم

رگ‌های بـریده‌اش به خاک افتاد و            می‌گـفت میان خـیـمه خـواهر دارم

رفتند و دوباره قتل و غارت کردند            آنان که به خواهرش جسارت کردند

: امتیاز

مدح و مناجات با امام هادی ( علی النقی ) علیه‌السلام

شاعر : محسن صرامی نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن قالب شعر : غزل

شنیدم از کراماتت حکایت‌های بسیاری           فراوان دیده‌ام از تو کرامت‌های بسیاری

هزاران بار در دنیا دل از چاله به چاه افتاد           ولی از نور تو دیدم هدایت‌های بسیاری


توئی ابن الرضا من هم همیشه صید صیادم           برای مثل من کردی ضمانت‌های بسیاری

گـدایم من گـدایم من گدای سـامـرای تو           رسیده از شما بر من عنایت‌های بسیاری

نیابت کرده‌ام جای شما ای مظهر خوبی           نیابت کردم و رفتم زیارت‌های بسیاری

قـیامت می‌شـود ثـابت مقـام خـادمین تو           غلامت می‌کند قطعأ شفاعت‌های بسیاری

: امتیاز

مدح و مناجات با امام هادی ( علی النقی ) علیه‌السلام

شاعر : مهدی شریف زاده نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

ضریحِ صحنِ دل ما به نامتان خورده            صدای روضه همیشه به گوشِ جان خورده
اسیرِ دستِ کسی جز شما نخـواهد شد
            هرآنکه از سر این سفره آب و نان خورده


به لطفِ نم نمِ اشکـی خـرابم آبادیست            به پای منبرتان هر دلی تکـان خورده
منم اویس قـرن،
زنـده‌ام به این پرچـم
            به نوکری روی پیشانی‌ام نشان خورده
بدونِ نـوکـری عـمرم چه
فـایده دارد؟
            بدونِ روضه چه سودی؟ فقط زیان خورده
شما سَجیۀ احسان و بخـشش و کرمید
            که نور فیض شماها به هر کران خورده
غریب و بی‌کس و تنهای سامرا، عمری
            چه قدر خون دل از دست این و آن خورده
شکسته بال و پرش، خسته از جفای زمان
            ز نیش و طعنه زدن کارد، استخوان خورده
مـیـان آتـش و تب ذکـرِ فـاطـمـه دارد
            چه قدر غصۀ زهرای قد کمان خورده
لـبـانِ شـعـلـهورش یـاد
کــربـلا کـرده
            شده شبـیه لـبانی که خـیـزران خورده

: امتیاز